شعار سال: تاریخ طنز در ایران به سالهای بسیار دور میرسد، هنری مکتوب که اغلب با شعر و موسیقی همراه بوده و البته درسینما، تئاتر و تلویزیون با عنوان کمدی نمایش داده میشود. بهگفته هوشنگ جاوید طنزخوانی در موسیقی ایران جایگاه ویژهای دارد: «این موضوع هم در موسیقی دستگاهی ایران نمود دارد و هم در موسیقی اقوام ایران. درآلبوم «شادیهای ایرانی» به این موضوع اشاره کردم و درآنجا ترانههای طنزآمیزی از اقوام ایران، چون مرحوم پورعطایی یا، ولی رحیمی میشنوید که بیانگر انتقادات اجتماعی است.»
طنزخوانی در موسیقی ایرانی
این پژوهشگر بیان داشت: «طنزخوانی در موسیقی ایرانی مکاتب مختلفی دارد مانند مکتب خراسان، شیراز و... که هرکدام کلاسهای آموزشی متفاوتی داشتهاند، اما متأسفانه طی این سالها کمتربه این موضوع توجه شده و امیدوارم با این حرکت خوب سازمان میراث فرهنگی اقدامات جدی دراین زمینه صورت بگیرد و شاهد فعالیت گروههای مختلف موسیقی باشیم و درکنار آن تولیدات ارزشمندی هم منتشر شود.»
هوشنگ جاوید ظهور طنزسیاسی در ایران را به دوران مشروطه مربوط میداند: «در دوران مشروطه جریان طنزخوانی موسیقی تغییر کرد و به وادی سیاست کشانده شد و سیاستها را به سخره گرفت و درآن برهه زمانی ترانههایی ساخته شد که گاه برای سرایندههای آن دردسرهایی بهوجود آمد بهطور مثال ترانه معروف «آبجی مظفر اومده/ بلگ چغندر اومده و...» که کنایه به مظفرالدین شاه است و کسانی که سرگروه این نوع طنزخوانی بودند جان خود را ازدست دادند. از آن دوران به بعد موسیقی طنز به جامعه وارد شد و سیاستها را به باد انتقاد گرفت و البته بعدها این نوع طنزپردازی به دوره پهلوی هم رسید و در دوره پهلوی اول گروههای موسیقی ایرانی ترانههای بسیاری دراین زمینه ساختند. بعد از دوره پهلوی اول اتفاقاتی بهوجود آمد که موجب شد ترانههای انتقادی بیشتری با این مضمونها ساخته و اجرا شود و کاربرد بسیاری پیدا کرد و اغلب این ترانهها انتقاد به رضاشاه بود و توانست در دل مردم جای بگیرد.»
این پژوهشگرسالهای بسیاری است که در زمینه موسیقی اقوام ایران مطالعه و تحقیق میکند و دراین پژوهشها که با مضامین مردم شناسی است با موسیقی طنزهای بسیاری آشنا شده که اغلب در خصوص نوسازی مملکت انجام گرفته است یا ترانههایی که در خصوص هنجار شکنی در جامعه بوده مانند بیحجابی یا برداشتن کلاه که مردم با همین موسیقی و ترانه اعتراضی، انتقادات خود را بیان میکردند. جاوید دراین زمینه اظهار کرد: «اصولاً جریان طنزخوانی با موسیقی ایرانی همان جریان اصلی موسیقی معترض ایرانی بوده و مردم با این روش توانستند نقد خود را به حکومت وارد کنند. البته اگر بخواهیم بهصورت تاریخی بیان کنیم باید بگویم ازحدود سالهای ۱۳۲۱-۱۳۲۰ به بعد آقای کلنل وزیری با کمک پرویز خطیبی در رادیو ترانههای طنزآمیز بسیاری میسازد منتها یک ایراد برآن وارد بود و آن به کارگیری ملودیهای فرنگی به جای موسیقی ایرانی است که البته بعد ازجنگ درایران این موضوع رایج ترو پررنگتر دیده شد و اغلب هتلدارها موسیقیهای جاز و خارجی وارد کردند و روی این ملودیها ترانه گذاشتند مانند «دیشب تو لاله زار...» که مرحوم مجید محسنی خوانده است و آرام آرام این روند تغییر میکند و به موسیقیهای جدی هم وارد میشود و طنزهای انتقادی با موسیقیهای دستگاهی بیان میشود.»
به گفته او: «سال ۱۳۳۲ جریان طنز خوانی به تئاتر ایران وارد شد و بهعنوان پیش پرده خوانی معرفی میشود و دراین پیش پرده خوانیها طنزهای انتقادی سیاسی جای میگیرد تا جایی که کار به مجلس آن دوران رسید و مجلسیها را هم به باد انتقاد گرفت. مانند ترانه معروف «کرشیم» که طنزسیاسی بسیارعجیبی است و سروصدای خیلیها را درآورد و موجب توقیف گروه شد. آن دوران ایران مورد اشغال دشمن بود (۱۳۳۰) و موسیقی پیش پرده خوانی شکل گرفت و در کنار آن گروههای موسیقی ایرانی هم بیکار ننشستند و ترانههای بسیاری در این زمینه ساخته شد مانند بیگاری و سربازایرانی که روان شاد عزتالله انتظامی بهخاطر خواندن ترانه «بیگاری» ۲۱ روز در زندان متفقین بازداشت شد. متن این ترانه انتقاد به حضور بیگانگان در ایران بود. اما بعد از سالهای ۱۳۳۲ دولت وقت، موسیقی پیش پردهخوانی را منع و این موسیقی به گروههای نمایشی سیاه بازی راه پیدا کرد و در این گروهها فعالیت داشت تا دوره انقلاب که درآن دوران هم جسته و گریخته نقدهای سیاسی بسیاری تولید شد که البته نقدهای اجتماعی آن پر رنگتر است بهعنوان مثال درباره وضع قوانین ترافیک در تهران یا ورود اولین ماشین به ایران که یک سری ترانهها تولید شد که همچنان زمزمه میشود مانند «ماشین مشتی ممدلی...» که به محمد علی شاه اشاره میکند.»
به گفته هوشنگ جاوید در دوران انقلاب هم ترانههای انتقادی بسیاری پدیدآمد، البته، چون بهصورت نوار کاست بود از چشم مردم به دور ماند و از آن بهره کمی بردند. او درادامه افزود: «بعد ازانقلاب تا سال ۱۳۸۰ کارهای جدی درزمینه موسیقی طنز شکل نگرفت واگر کارهایی شنیده میشد در قالب طنزهای اجتماعی تولید شده بود و دربرنامههای رادیویی شنیده میشد و از آن دوران به بعد هم جریان موسیقی طنز صرفاً در برنامههای رادیویی اجرا میشد که شاعر عمده آنها مرحوم حاجی حسینی بود و مجری آن استاد منوچهر آذری و بعدها دیگر دوستان، چون آقای علیرضا جاوید نیا و... برسر کار آمدند. در واقع از سال ۱۳۸۰ به بعد حرکت جدی در این زمینه شکل نگرفت و من معتقدم باید به سمت موسیقی طنز حرکت کنیم و هراسی نداشته باشیم و به آینده این کار امیدوار هستم.»
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از ایران آنلاین، تاریخ انتشار: ۲۸فروردین ۱۴۰۰، کد خبر: ion.ir، ۶۹۲۲۷۲