تغییر وزیر تعاون،کار و رفاه اجتماعی ، مسلما شرایط را برای تغییر مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی فراهم خواهد ساخت . در چنین وضعیتی طبیعی است که گمانه زنی ها برای ریاست سازمان بشکل جدی مطرح باشد. گزینه هایی از درون و برون سازمان که با چند رویکرد معرفی افراد شایسته، معرفی افرادی از باند و جناح و معرفی افرادی با رویکرد کسب شهرت و ارتقا جایگاه و مواردی همانند ، به افکار عمومی شناسانده می شوند. ورای اسامی،آنچه که در این فرآیند مهم است، شناسایی افرادی است که شاخص های اولویت دار مورد نیاز سازمان را داشته باشند. متن حاضر به برخی از این اسامی و شاخص ها، اشاره دارد.
شعار سال: اخیرا کارزاری تحت عنوان انتخاب مدیرعامل از داخل سازمان تامین اجتماعی تشکیل شده است که برایم از چند جهت جالب است
۱_ اگر از قدیمیهای سازمان بپرسید بهترین مدیران عامل کدام بودند قطعا به این چهار اسم میرسید
_ کرباسیان
_ ستاری فر
_ سلیمانی امیر
هیچ کدام از این افراد از داخل سازمان تامین اجتماعی نبودند
۲_ شاخصترین فردی که از داخل سازمان بر آمد مرحوم محمدتقی نوربخش بود و فکر نمیکنم تا جایی که سراغ ندارم کسی یعنی کارشناس مستقلی حال و روز این سازمان را در این دوران مطلوب ارزیابی کرده باشد و نکته جالب این است که همین فرد بیشترین نیروهای ارشد خود را از بیرون از سازمان آورد یعنی در عمل هیچ اعتقادی به مدیران سازمانی نشان نداد؛ از مرحوم اعتصامی که معاون فرهنگی بود تا مرحوم تاج الدین که معاون پارلمانی بود تا علی نمکی معاونت اقتصادی و حتی آقای راعی قایم مقام ایشان و در حراست و ... در شرکت هابی مثل هپلدینگ گردشگری و اوزان تا شرکتهای ملکی صد در صدی اگر درست بررسی شوند کمترین آدم و مدیر از داخل سازمان برای این موسسات انتخاب شد؛ در طبقه مشاوران وضع از همین هم بدتر بود و هیچ نشانی از توجه به افراد داخل سازمانی حداقل بنده نمیتوانم پیدا کنم و در این مورد حاضرم با هر کسی که ادعای دیگری دارد مناظره کنم؛ لذا نمیتوانم این کارزار را همسو با افکار واقعی بیمه شدهها و کارکنان ارزیابی کنم و آن را ناشی از خلا مدیریت حاصل شده از تغییر وزیر و وسوسههای برخی بازنشستگان میدانم که بدشان نمیآید خودشان را دوباره محک بزنند.
اما سوای از این مطلب باید بگویم؛ امروز در علم مدیریت انتخاب مدیر درون سازمانی یا بیرون سازمانی اصلا مطرح نیست بلکه شایسته سالاری و برنامه محور بودن و توان مدیریتی شرط است؛ اینکه بگوییم در درون سازمان کسی یافت میشود یا نه؟ معتقدم با تردیدهایی بله؛ اما همین افراد بتوانند روح تازهای در کالبد این سازمان خسته بدمند و اسیر خط کشیها نشوند محل تردید است؛ بازگشت به بازنشستهها را که نوعی رجعت به عقب میدانم، زیرا تنها مفهوم این کار این است که از ۷۰ هزار نفر کارمند سازمان کسی صلاحیت ندارد؟ اگر چنین است پس دیگر باید مهر تاییدی بر ضعف پشتوانه سازی و منابع انسانی این سازمان زد. اما در مورد آقای موسوی مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی چندین نکته را باید عرض کنم
۱_ در حوزه شفافیت و مبارزه با فساد معتقدم بهترین عملکرد رو تا جایی که میدانم داشته است.
۲_ تا جایی که میدانم درخواست وی برای ترمیم حقوق بازنشستگان بیشتر از چیزی است که از سوی دولت مطرح شده و حدود ۳۷ درصد است.
۳_ پاسخگویی و تلاش شبانه روزی و اصرار بر عدم گزینش مدیران از ناحیه باند و جناح را نمیشود انگار کرد
۴_ تغییر مدیرانی که گاها ۲۰ سال در یک پوزیشن بودند و همان آقایان سازمانی همت تغییر آنها را نداشتند کار همین مدیرعامل جوان بود.
۵_ برخی از افراد نظیر مهدی اسلامی معاون درمان و احمد اسفندیاری معاون فرهنگی به سلامت نفس و پاکی دست و جیب شناسنامه دارند و زندگی آنها؛ آنها را شهادت میدهد و اینها را میشناسیم و تردیدی در این ندارم که انتصاب این تیپ آدمها که ذرهای فساد را تحمل نمیکنند کار هر کسی و هر مدیرعاملی نیست؛ شخصیت طغیانگر آنها نسبت به فساد را همه میشناسند.
اما آیا وضعیت کنونی سازمان تامین اجتماعی مطلوب است؟ پاسخ قطعا خیر؛ چالشها زیاد و کارهای لازم برای انجام شدن زیاد است. در داخل سازمان معتقدم که بهتر است افرادی، چون محقق زاده به عنوان مشاور فعال وارد گردونه مدیریت بشوند ولو با اختلاف سلایق مدیریتی و نباید کنار. بایستند؛ صداهای مختلف و متفاوت تری لازم داریم و نیاز جدی به اصلاحات در مباحث انگیزشی و پرداخت داریم و تعارضات ساختار سازمان خود را نشان داده و وضعیت بخش درمان بخاطر دست و پا بریده شدن ساختار درمان نگران کننده است و از سویی دریافتیهای بخش بیمه تناسبی با زندگی شرافتمندانهای که چندسال پیش داشتند ندارد و صدای شکوه بیش از هر زمانی بلند است؛ اما آسیب شناسی این اتفاقات باید به شکل علمی صورت بگیرد و نه بر موج احساسات و امواج سیاسی و اغراض شخصی؛ رد پای برخی منتفعان دولت اعتدال را در این بازی کارزار حس میکنم... از ما گفتن بود؛ و بلند میگویم که موسوی را سالم و دلسوز و پاسخگو و پرتلاش دیدم و این مطلب را با علم به تغییری که برخی از نشانه هایش را حس میکنم میگویم برخی حرفها باید بماند برای تاریخ.
مهدی اسفندیار
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از کانال تلگرامی مجمع فعالان اقتصادی