پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۸۸۸۱۲
تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۲
سید جواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اینبار در فضای مجازی رویکرد نقادانه خود را به سمت ساحت آکادمیک معطوف کرده است و از مسائل و مشکلات این حوزه در تجربه شخصی خود گفته است.

شعار سال: هر بار در ساحت آکادمیک اعتراضی کردم با چهار عنصر بنیادین مواجهه پیدا کردم که می توان آنها را با مفاهیم ۱) ترس، ۲) بی تفاوتی، ۳) همدستی و ۴) حس رفاقت طبقه بندی کرد. البته در نگاه اول این چهار مفهوم را می توان به ساحت روانشناختی تقلیل داد ولی یک جامعه شناس که در باب نهاد و سازمان و ساختارها و بروز کنش ها در این بسترها می اندیشد نمی تواند بحث خود را روانشناختی دنبال کند بل آنها را امری اجتماعی می بیند و از خود می پرسد چه دلائلی برای "ترس" اساتید در مواجهه با تبعیض و بیعدالتی و فساد وجود دارد؟‌ وجوه روانشناختی ترس کنشگران هر چه باشد با وجوه جامعه شناختی بروز ترس در سازمان متفاوت است و به ما نشان می دهد که مسند ریاست در بستر آکادمیک چگونه توانسته است سازماندهی صنفی در پژوهشگاه یا دانشگاه را خرد و خمیر کند که استاد دانشگاه خود را نتواند به مثابه یک "صنف" ببیند بل یک فرد بی پناه در برابر یک سازمان قدرتمند که هر لحظه می تواند فرد را یاغی و خاطی معرفی کند و تمامی قدرت ساختار را به خدمت خود درآورد و او را سرکوب و منکوب کند. به سخن دیگر، بر خلاف گفته دکتر نعمت اله فاضلی- که مدعی است بحث های میری شخصی است - مسائلی که در نقد ساختار آکادمیک انجام شد و عدم ورود اصحاب علوم انسانی به این مناقشه خود نشان از آن دارد که این مسئله قابل صورتبندی ذیل چهار مقوله "ترس" و "بی تفاوتی" و "همدستی" و "حس رفاقت" می باشد. به عنوان مثال، علی محمد ایزدی بحثی دارد در باب تیپولوژی اجتماعی ایرانیان و در آن اشاره به "تیپ رفاقتی" می کند و این مفهوم او می تواند ما را در فهم عدم کنش اساتید دانشگاهی در مناقشات انتقادی یاری کند. در گفتگوهایی که با دکتر نعمت اله فاضلی و ... داشتم آنها اشاره به این می کردند که بحث های میری مسائل شخصی است و آنها در مسائل عمومی آکادمیک ورود می کنند. اما این صورتبندی به ظاهر موجه مشکلات بنیادین بسیاری دارد. یکی از آن مشکلات این است که عاملیتِ کنشگر در بستر سازمان قابل تقلیل به "امر شخصی" نمی تواند باشد بل هر گونه امر شخصی او بخشی از جهان عمومی سازمان و نهاد و امر اجتماعی است که در بستر نهاد آموزش عالی رخ می دهد و برای تحلیل آن نمیتوان از تمایز کاذب شخصی#عمومی سود جست. نکته دوم این است که در سازمان های ایرانی "تیپ رفاقتی" غلبه جدی بر روندها و رویه ها دارد و این سیطره صرفاً بر حوزه مراودات محدود نمی گردد بل دامنه "نظر" را هم میآلاید. نکته سوم این است که از قضا ما باید بپرسیم به عنوان یک متفکر انتقادی چرا بی تفاوتی و همدستی و ترس بر دیگر رویکردها غلبه پیدا کرده است و "پروسه اختگی آکادمیک" چگونه برساخت شده است؟ اختگی آکادمیک یک مسئله شخصی در بستر آکادمیک ایرانی نیست بل یک پدیده عمومی در ساختار آموزش عالی ایران است که خود موجبات شکاف نظر و عمل را شکل داده است و در این شکاف ما افرادی داریم که در "ساحت رتوریک" رادیکال هستند ولی در "اقلیم پراکسیس" سودجویانه عمل می کنند و من این را بر حسب تجربه زیسته در پژوهشگاه وجدان کرده ام و این دسته از دانشگاهیان همواره مانند "اسب تروآ" رفتار می کنند و ضربات مهلکی در بزنگاه های تاریخی بر پیکر نحیف دانشگاه وارد کرده اند و می کنند. به سخن دیگر، ما نیازمند بازخوانی این چهار مولفه از منظر جامعه شناختی (و نه روانشناختی) هستیم تا بتوانیم استراتژی های رهایی بخشی را بیافرینیم و گرفتار برسازندگان رتوریک رادیکال نشویم.


سیدجوادمیری

 

سایت تحلیلی- خبری شعار سال، برگرفته از فضای مجازی

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین